عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : 21 / 6 / 1396
بازدید : 396
نویسنده : sharef zadeh

 «توماس فرگوسن» مأمور «دفتر امور جمعیتی» آمریکا می‌گوید: باید جمعیت دنیا را کاهش دهیم؛ دولت‌ها یا باید به روش ما این کار را انجام بدهند و یا درگیر کثافت‌کاری‌هایی شوند که نمونه‌اش در ایران اتفاق افتاد.

 

گروه بین‌الملل مشرق- اسناد زیادی که بسیاری از آن‌ها متعلق به سازمان ملل متحد هستند، اثبات می‌کند که از سال‌ها پیش، یک طرح بین‌المللی برای کاهش جمعیت جهان توسط برخی از قدرت های غربی تدوین شده است. اظهارات افراد و سازمان‌های مختلف نشان می‌دهد که این نقشه، هنوز هم در دستور کار غربی‌ها قرار دارد. اساس و مبنای کاهش تعمدی جمعیت یا همان جمعیت‌زدایی، فرمولی است که خواص سیاسی در غرب، علاقه بسیاری به آن دارند. "دیالکتیک هگلی" طرز تفکری است که بر سه مرحله استوار است: مشکل، واکنش، و راه‌حل. مشکل را درست کنید، واکنش را ایجاد نمایید، و راه‌حل را ارائه دهید.

مشرق پیش‌تر گزارشی با همین موضوع با عنوان "پشت پرده طرح کاهش جمعیت در جهان از زبان سیاستمداران غربی" منتشر کرده است که می‌توانید آن را از این‌جا بخوانید.

پشت پرده طرح کاهش جمعیت در جهان از زبان سیاستمداران غربی + عکس و سند
دولت‌های غربی و به ویژه آمریکا، تغییرات جمعیتی دنیا را
یکی از بزرگ‌ترین تهدیدها علیه منافع خود می‌دانند

 

در این گزارش به وضوح خواهید دید که بالاترین مقامات غربی، چگونه در مسئله جمعیت جهان، مشکل را ایجاد کرده‌اند، واکنش را شکل داده‌اند و راه‌حلی مرگ‌بار را هم ارائه نموده‌اند. نکته این‌جاست که واکنش‌های مردم به این مشکلِ ساختگی، آن‌قدر گسترده بوده که موفقیت مقامات غربی در ایجاد مشکل را به هیچ عنوان نمی‌توان انکار کرد. در ادامه به اظهارنظرهایی می‌پردازیم که توسط مقامات و سازمان‌های غربی و بین‌المللی درباره مشکل جمعیت در دنیا و معضلات پیش روی آن‌ها برای تحقق اهدافشان، مطرح شده است.

پشت پرده طرح کاهش جمعیت در جهان از زبان سیاستمداران غربی + عکس و سند
سازمان ملل یکی از فعال‌ترین نهادهای بین‌المللی
در موضوع کاهش جمعیت جهان بوده است

 

دیوید راکفلر بانک‌دار شناخته‌شده آمریکایی که در مجامع عمومی گفته "یادم نمی‌آید گفته باشم از تشکیل یک دولت جهانی حمایت می‌کنم"، طبق اطلاعات افشا شده، در سخنرانی خود در اجلاس بیلدربرگ سال 1991 ضمن تشکر علنی از واشنگتن‌پست، نیویورک‌تایمز، و مجله تایم به خاطر 40 سال مخفی نگه داشتن برنامه‌های سیاستمداران غربی، اعتراف می‌کند: "اگر برنامه‌های ما برای دنیا، طی این سال‌ها زیر ذره‌بین‌های قدرتمند شهرت قرار می‌گرفت، امکان پیاده کردنشان وجود نداشت. اما دنیا اکنون بسیار رشد کرده و آماده است تا به سوی "دولت جهانی" قدم بردارد.[1]"

 

پشت پرده طرح کاهش جمعیت در جهان از زبان سیاستمداران غربی + عکس و سند
"دیوید راکفلربانکدار شناختهشده آمریکایی:
"دنیا اکنون رشد کرده و آماده است به سوی "دولت جهانیقدم بردارد"

بخشی از سیاست‌های این دولت جهانی را "توماس فرگوسن" مأمور "دفتر امور جمعیتی" آمریکا در آمریکای لاتین توضیح می‌دهد: "همه تلاش‌های ما یک بستر مشترک دارد: باید جمعیت دنیا را کاهش دهیم. دولت‌ها یا باید به روش ما این کار را انجام بدهند، از طریق روش‌های تر و تمیز، و یا درگیر کثافت‌کاری‌هایی خواهند شد مانند آن‌چه در السالوادور یا ایران یا بیروت اتفاق افتاد. جمعیت، یک مشکل سیاسی است. وقتی از کنترل خارج شود، برای کاهش آن به دولت‌های استبدادی و حتی فاشیست نیاز است. متخصصین امر به دلایل بشردوستانه نمی‌خواهند جمعیت را کم کنند، که خیلی هم آرمان قشنگی است. اما ما به منابع و محدودیت‌های محیط زیست نگاه می‌کنیم. به نیازهای استراتژیک خودمان نگاه می‌کنیم، و می‌گوییم فلان کشور باید جمعیتش را کم کند. در غیر این صورت، به مشکل بر می‌خوریم. دولت السالوادور از برنامه‌های ما برای کاهش جمعیت استفاده نکرد. به همین دلیل، حالا یک جنگ داخلی نصیبشان شده است. [2]"

 

پشت پرده طرح کاهش جمعیت در جهان از زبان سیاستمداران غربی + عکس و سند
"السالوادور از برنامههای ما برای کاهش جمعیت تبعیت نکرد
و حالا یک جنگ داخلی نصیبشان شده است"

"تئودور روزولت" رئیس‌جمهور اسبق آمریکا 3 ژانویه 1913 طی نامه‌ای به "چارلز داونپورت" از بیولوژیست‌های برجسته آمریکایی و طرفدار ایدئولوژی اصلاح نژادی انسان‌ها می‌نویسد: "من شدیداً دوست دارم که "انسان‌های نادرست" به طور کامل از زاد و ولد منع شوند. این کار باید هنگامی که ماهیت شیطانی این افراد به اندازه کافی آشکار شد، انجام شود. جنایت‌کاران و افراد کم‌عقل باید عقیم شوند تا نتوانند فرزندی از خود به جای بگذارند. باید روی زاد و ولد افراد مطلوب تمرکز کرد.[3]"

 

پشت پرده طرح کاهش جمعیت در جهان از زبان سیاستمداران غربی + عکس و سند
"تئودور روزولت" رئیسجمهور اسبق آمریکا:
"دوست دارم "انسانهای نادرست" از زاد و ولد منع شوند"

روزولت معتقد بود: "جامعه به هیچ عنوان نباید به افراد فاسد اجازه "تکثیر نوع خود" را بدهد. هر کشاورزی که اجازه زاد و ولد به بهترین دام‌های خود نمی‌دهد و بدترین آن‌ها را تکثیر می‌کند، باید به تیمارستان فرستاده شود. یک روز ما متوجه خواهیم شد که مهم‌ترین وظیفه، و وظیفه غیرقابل‌اجتناب "شهروندان خوب از نوع مناسب" این است که خون خود را بعد از خودشان در جهان باقی بگذارند. و این‌که نباید اجازه تداوم نسل شهروندانی را بدهیم که از نوع نامناسب هستند. مشکل بزرگ تمدن این است که امکان افزایش افراد باارزش را در مقابل عناصر کم‌ارزش یا مضر در جمعیت، تأمین کند.[4]"

 

پشت پرده طرح کاهش جمعیت در جهان از زبان سیاستمداران غربی + عکس و سند
"چارلز داونپورت" بیولوژیست آمریکایی و طرفدار ایدئولوژی اصلاح نژادی

"رابرت واکر" رئیس سابق شرکت "پپسی‌کو" درباره طرح تفکیک افراد باارزش (صاحب سرمایه) از افراد کم‌ارزش مثالی می‌زند: "آب هدیه طبیعت است، اما رساندن آن به مردم این‌گونه نیست. آب‌رسانی باید به گونه‌ای قیمت‌گذاری شود که مطمئن شویم می‌توانیم به این کار ادامه دهیم (یعنی افرادی از آب بهره‌مند شوند که از نظر اقتصادی توانمند هستند).[5]"

 

پشت پرده طرح کاهش جمعیت در جهان از زبان سیاستمداران غربی + عکس و سند
"رابرت واکررئیس سابق شرکت "پپسیکو":
"آب هدیه طبیعت است، اما رساندن آن به مردم اینگونه نیست"

"تد ترنر" مؤسس شبکه سی‌ان‌ان معتقد است: "وضعیت ایده‌آل این است که کل جمعیت دنیا بین 250 تا 300 میلیون نفر باشد، یعنی 95 درصد از جمعیت کنونی کم شود.[6]" یکی از راه‌های افراطی برای این کاهش جمعیت را "مارگارت سانگر" بنیان‌گذار سازمان "فرزندآوری برنامه‌ریزی‌شده" که بودجه‌اش توسط خانواده راکفلر تأمین شده است، پیشنهاد می‌دهد. وی در پروپوزال "قاعده نوزادان آمریکایی" که برای تبدیل شدن به قانون در نظر گرفته شده بود، می‌نویسد: "محبت‌آمیزترین کاری که یک خانواده بزرگ می‌تواند با یکی از نوزادان خود بکند این است که او را بکُشد[7]." و نکته وحشت‌آور این‌که هیلاری کلینتون طی مناظره‌های خود پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری سال 2008 می‌گفت الگویش مارگارت سانگر است.

 

پشت پرده طرح کاهش جمعیت در جهان از زبان سیاستمداران غربی + عکس و سند
"تد ترنرمؤسس شبکه سیانان:
"ایدهآل این است که 95 درصد از جمعیت دنیا کم شود"

مفهوم اصلاح نژادی در انسان‌ها رابطه مستقیمی با سیاست‌های کنترل جمعیتی دارد که مقامات غربی برای کشورهای دیگر و قشرهای خاص درون کشورهای خود تجویز می‌کنند. در این‌جا، لیست کوتاهی از مشهورترین طرفداران اصلاح نژادی آورده می‌شود: الکساندر گراهام بل، مخترع تلفن؛ جرج برنارد شاو، نمایش‌نامه‌نویس مشهور انگلیسی؛ اچ جی ولز، رمان‌نویس مشهور انگلیسی و نویسنده رمان "جنگ جهان‌ها"؛ سیدنی وب، جامعه‌شناس و اقتصاددان مشهور انگلیسی؛ مارگارت سانگر، بنیان‌گذار سازمان "فرزندآوری برنامه‌ریزی‌شده"؛ وودرو ویلسون، رئیس‌جمهور اسبق آمریکا؛ تئودور روزولت رئیس‌جمهور اسبق آمریکا، امیل زولا، رمان‌نویس و منتقد تأثیرگذار فرانسوی؛ وینستون چرچیل، نخست‌وزیر اسبق انگلیس؛ چارلز داونپورت، بیولوژیست مشهور آمریکایی.

 

پشت پرده طرح کاهش جمعیت در جهان از زبان سیاستمداران غربی + عکس و سند
"مارگارت سانگربنیانگذار سازمان "فرزندآوری برنامهریزیشده":
"محبتآمیزترین کارِ یک خانواده بزرگ با نوزادش، این است که او را بکُشد"

آن‌چه در بالا ذکر شد، نشان می‌دهد که بسیاری از مقامات غربی به طور جدی، قصد کاهش جمعیت زمین را دارند. با این حال، ممکن است برخی بگویند که این‌ها صرفاً نظرات شخصی این افراد است و شاید در عمل، تأثیر زیادی روی دنیا نداشته باشد. در ادامه، به اسناد و مدارکی اشاره می‌شود که نشان می‌دهد، تلاش برای کاهش هدفمند جمعیت، برنامه‌ای است که در سراسر جهان تأثیرگذار بوده و هست. اگر کمی به اطراف خود دقت کنیم، می‌بینیم خیلی از این برنامه‌ها امروز هم (شاید قوی‌تر از زمان پیدایش این برنامه‌ها) پیگیری می‌شود.

 

پشت پرده طرح کاهش جمعیت در جهان از زبان سیاستمداران غربی + عکس و سند
"اچ جی ولز" از مشهورترین رماننویسان دنیا
و از طرفداران نظریه اصلاح نژادی انسانها

"مایکل کافمن" سیاستمدار آمریکایی طی جلسه 9 سپتامبر 1994 سازمان ملل با موضوع ارزیابی تنوع زیستی با نگاه به تثبیت جمعیت بشر می‌گوید: "یک تخمین معقول درباره جمعیت در دنیای صنعتی با سطح رفاهی به اندازه استاندارد زندگی در آمریکای شمالی، یک میلیارد نفر است. جمعیت دنیا باید ظرف 30 تا 50 سال به این میزان برسد. دو سوم از جمعیت جهان باید کم شود.[8]"

 

پشت پرده طرح کاهش جمعیت در جهان از زبان سیاستمداران غربی + عکس و سند
"مایکل کافمنسیاستمدار آمریکایی:
"دو سوم از جمعیت دنیا باید ظرف 30 تا 50 سال کم شود"

هنری کیسینجر سال 1974 برنامه‌ای را در سر داشت که طی آن از غذا به عنوان یک سلاح استفاده می‌شد. این برنامه را در یادداشت شماره 200 در سند تحقیقات امنیت ملی سال 74 می‌توان دید. عنوان این یادداشت "پیامدهای جهانی رشد جمعیت برای امنیت و منافع خارجی آمریکا" بود. این سند، یک سال بعد یعنی در ماه نوامبر سال 1975، به عنوان سیاست رسمی"جرالد فورد" رئیس‌جمهور وقت آمریکا به تصویب رسید. این یادداشت، یک طرح مخفیانه برای کاهش رشد جمعیت در کشورهای کم‌تر توسعه‌یافته با استفاده از کنترل جمعیت و به طور ضمنی، جنگ و قحطی بود. "برنت اسکوکرافت" که تا آن زمان، جایگزین کیسینجر به عنوان مشاور امنیت ملی شده بود، مسئول اجرای این طرح شد. هم‌چنین به جورج اچ دابلیو بوش، رئیس وقت سازمان سیا و وزرای امور خارجه، خزانه‌داری، دفاع و کشاورزی دستور داده شد با اسکوکرافت همکاری کنند.

 

پشت پرده طرح کاهش جمعیت در جهان از زبان سیاستمداران غربی + عکس و سند
"هنری کیسینجر" وزیر خارجه اسبق آمریکا
معتقد بود باید از غذا به عنوان سلاح استفاده کرد

عوامل اصلی در تثبیت این سند از این قرار بودند: "هنری کیسینجر، ریچارد نیکسون، مارگارت سانگر، صندوق جمعیت سازمان ملل متحد، آژانس توسعه بین‌المللی آمریکا (USAID)، فدراسیون برنامه‌ریزی‌شده آمریکا، فدراسیون بین‌المللی فرزندآوری برنامه‌ریزی‌شده، باشگاه رم، یونیسف، سازمان بهداشت جهانی، بانک جهانی سازمان ملل متحد.

 

پشت پرده طرح کاهش جمعیت در جهان از زبان سیاستمداران غربی + عکس و سند
"ریچارد نیکسون" رئیسجمهور اسبق آمریکا
از عوامل اصلی در برنامه استفاده از غذا به عنوان سلاح علیه مردم بود

باید به این نکته هم اشاره کرد که آدولف هیتلر هم از غذا به عنوان سلاح استفاده می‌کرد. هیتلر غذا را "یک ابزار زیبا برای مانور و تربیت توده مردم" می‌دانست. وقتی هیتلر از این سلاح استفاده می‌کرد، چه جای تعجب است که سیاستمداران غربی امروز از این سلاح فیزیکی و روانی استفاده کنند؟ آن هم زمانی که به صراحت اعلام کرده‌اند در حال جنگ با افزایش جمعیت هستند. همان‌طور که بارها ثابت شده است، "تاریخ تکرار می‌شود."

 

پشت پرده طرح کاهش جمعیت در جهان از زبان سیاستمداران غربی + عکس و سند
هیتلر هم به استفاده از غذا به عنوان سلاحی علیه مردم معتقد بود

ایران از سال 1966 به کشورهای متعهد به "کتاب غذا" (Codex Alimentarius) پیوست. این پیمان بین‌المللی تقریباً هر چیزی را که شما می‌خورید (به جز دارو) کنترل می‌کند. پیروی از دستورالعمل‌های کتاب غذا درباره ویتامین‌ها و مواد معدنی، تا ابتدای سال 2010، داوطلبانه بود، اما از ابتدای این سال، اجباری شد. سال 1994، کتاب غذا، اعلام کرد مواد مغذی، سَم هستند. با این حال، فلوراید مشکلی ندارد! چرا؟ چون مواد مغذی، زندگی سالمی را برای انسان‌ها به ارمغان می‌آورد و این کاملاً با دستور کار غرب مبنی بر جمعیت‌زدایی در تضاد است.

 

پشت پرده طرح کاهش جمعیت در جهان از زبان سیاستمداران غربی + عکس و سند
"ویتامینهایتان را ببوسید، بگذارید کنار"
سازمان ملل و "کتاب غذا" برای شما برنامهای دارند

در فیلم مستند "دستورکار محرمانه" که توسط "بن استوارت" ساخته شده است، می‌شنویم:"سازمان بهداشت جهانی و سازمان غذا و کشاورزی (فائو) پیش‌بینی کرده بودند که با توجه به دستورالعمل‌های "کتاب غذا" فقط در خصوص ویتامین‌ها و مواد معدنی، وقتی این برنامه به صورت جهانی اجرا شود، منجر به مرگ دست‌کم سه میلیارد نفر خواهد شد: یک میلیارد نفر از گرسنگی و سپس دو میلیارد نفر از بیماری‌های ناشی از سوء‌تغذیه. سازمان ملل در ده‌ها گزارش مختلف، خواستار کاهش 80 درصدی جمعیت جهان شده است. تا جایی که در کنفرانس جهانی زنان (سال 1997) در پکن، رئیس برنامه غذای سازمان ملل متحد گفت: "ما از غذا به عنوان یک سلاح علیه مردم استفاده خواهیم کرد.[9]"

 

پشت پرده طرح کاهش جمعیت در جهان از زبان سیاستمداران غربی + عکس و سند
بخشی از مستند "دستورکار محرمانه"
به پشت پرده تلاش
های برای کاهش جمعیت دنیا میپردازد

طبق دستورالعمل "کتاب غذا"، مواد غذایی محدود می‌شود و مصرف آب کاهش پیدا می‌کند. هم‌چنین، مواد غذایی که در دسترس مردم قرار می‌گیرد، از نوع "اصلاح ژنتیکی" خواهد بود مواد مغذی، نخواهد داشت. به علاوه، هنگامی که یک کشور عضو "کتاب غذا" می‌شود، هرگز نمی‌تواند این پیمان را ترک کند.

پشت پرده طرح کاهش جمعیت در جهان از زبان سیاستمداران غربی + عکس و سند
"کتاب غذا" مرجع "سازمان تجارت جهانیبرای قضاوت
درباره ایمنی مواد غذایی است

 

از سوی دیگر، آن‌چه احتمالاً مبنای کاهش جمعیت قرار می‌گیرد مفهوم "نسبت وابستگی خانوادگی" است که توسط سازمان ملل ارائه شده است. برای تعیین این نسبت، همه خانواده‌ها بررسی می‌شوند تا مشخص شود چه‌قدر تولید داشته و چه اندازه (مثلاً از منابع طبیعی) مصرف کرده است. این محاسبه از طریق قبض‌های آب، برق و غیره انجام می‌شود. باید مشخص شود که آیا شما بیش از آن‌چه تولی می‌کنید، مصرف می‌کنید؟ از این راه تشخیص می‌دهند که شما یک شهروند مولد هستید، و یا به قول هنری کیسینجر یک "خورنده بی‌مصرف."

پشت پرده طرح کاهش جمعیت در جهان از زبان سیاستمداران غربی + عکس و سند
از نظر کیسینجر، شهروندان جامعه به دو دسته
"مولد" و "خورنده بی‌مصرف" تقسیم می‌شوند


[1] "Arm Yourselves with Knowledge! Global Research vs. The New York Times"

[2] "Behold a Pale Horse"

[3] "Ignoring the Apocalypse: Why Planning to Prevent Environmental Catastrophe Goes Astray (Politics and the Environment)"

[4] "T. Roosevelt letter to C. Davenport about "degenerates reproducing"

[5] "Useless Eaters Beware: Agenda to Depopulate Earth"

[6] "The New World Order: Facts & Fiction"

[7] "Margaret Sanger"

[8] "Eugenics - Not Just a Hitler Matter"

[9] "Codex Alimentarius: Population Control Under the Guise of Consumer Protection"

 

تاریخ : 21 / 6 / 1396
بازدید : 217
نویسنده : sharef zadeh

 یکی از مهمترین بخش های دستگاه فراماسونری رتبه بندی است که اربابان فراماسونری تمام مردم دنیا و افراد خودشان را به ترتیب قدرتشان در هرمی طبقه بندی کرده اند که اسم این هرم را هرم قدرت گذاشته اند.

 

اما هرم قدرت:

هرم قدرت((pyramid of power

.1 لوسیفر

.2 شاه جهان

3.شورای سیزده تاجدار

4.انجمن سیصد خاندان

5.خاندان های قدرتمند تابع

6.اتاق های فکر

7.سلطه بر دارایی جهان

8.سلطه بر منابع جهان

9.سلطه بر جمعیت جهان

10.سربازان پیاده نظام

11.بردگان همیشه بدهکار

توضیح هرکدام از پله های هرم:

1.لوسیفر:

همان شیطان است.موجودی تک چشم که در نوک هرم قرار دارد و ان چشم چپش است. و به اعتقاد فراماسون ها شیطان در سیاره زهره قرار دارد تا انها زمین را برای حکومتش اماده کنند و بعد از ان شیطان بر زمین حبوط خواهد کرد

 

به این قضیه اعتقاد کامل دارند ودر مجلاتشان نیز به ان می پردازند.

2.شاه جهان:

کسی که دنیا را می چرخاند.هیچکس نمی داند کیست؟ برخلاف عقیده بسیاری از افراد که میگویند ملکه یا پادشاه یک مقام تشریفاتی است حدس زده میشود که شاه جهان ملکه انگلستان باشد.

 

3.شورای سیزده تاجدار:

سیزده نفر که هنوز ثروتشان مشخص نیست.کسانی که هیچکس نه انها را دیده و نه حتی اسمشان را شنیده است.خاندان مندس.راک فلرها.آباداناها.جریان ثروت و سلطنت درخانواده اینها موروثی است. .

نکته جالب:ای افراد کسانی ماننده بیل گیتس را در طبقات هفتم و هشتم هم راه نمی دهند

 4.انجمن سیصد خاندان:

کمیته سیصد.که کتاب کمیته سیصد توسط یک فراماسون نوشته شده است که 10 درصد مطالب انها حقیقت دارد و بقیه اش دروغ است.

 

استفن نایت در کتاب برادری میگوید تمام کتب و مغاله هایی که تا سال  1980در مورد فراماسونری نوشته شده است که  50.000 جلد است توسط فراماسون ها نوشته شده است.چرا؟

چون اگر به انسان یک معادله سخت داده شود هرجوری که شده ان را حل می کند زیرا بالاخره کسی ان را طرح کرده و صدرصد جوابی دارد.اما اگر مدام داده های مسئله را عوض کنند دیگر قادر به حل آن نخواهد بود.به همین دلیل مدام داده های درست و غلط را در جامعه تزریق می کنند.فیلم 300 را هم این کمیته طراحی و ساخته است.

خودشان می گویند:ما در کمیته سیصد دورهم جمع میشویم وتصمیم میگیریم در دنیا چه اتفاقی بیافتد؟ماننده:جنگ و بحران اقتصادی.چون نخبه هایی از تمام دنیا در لژهای فراماسونری عضوند.

5.خاندانهای قدرتمند تابع:

سرمایه داران جهان که تعدادشان ثابت نیست و میتوانند کم  یا زیاد شوند.

6.اتاقهای فکر(فراماسونری):

مغز هرم است و تمام تصمیمات در اینجا صورت می گیرد.

سرمایه دارهایی ماننده راکفلر نمی دانند که چطور می توانند تفکر مردم را تسخیر کنند این کار را نخبگانی که در اتاق فکر هستند انجام می دهند.این نخبگان همان فراماسون ها هستند.افراد اتاق فکر با وجود تمام امکانات رفاهی که در اختیارشان قرار دارد باید به شدت راز نگه دارباشند.و اگر راز نگه دار نباشند سرانجامشان قطعا مرگ است.در اساسنامه فراماسونری مجازات افرادی که رازی را فاش کرده باشند به اینگونه است:

پایه اول:بریدن زبان

پایه سوم:بیرون کشیدن روده ها

و به همین شکل با بالا رفتن پایه ها مجازات سنگین تر خواهد شد.

فراماسون ها تا پله سوم ادمهایی هستند که شما فکر میکنید فوق العاده خیر و نیکوکارند.در واقع هم همینطور است.بطوریکه در اساسنامه ماسونری کسانی که در این رتبه ها قرار دارند باید به یکی از کتب الهی اعتقاد داشته باشند.اما از پله 3 به بعد تا پله 33 کار اصلی انها شروع میشود و هرکسی نمیتواند از این پله بالاتر برود.فقط افراد موثر و بدردبخور این حق را دارند.خود ماسون ها درمورد رتبه 4 تا 33 شنیده اند اما نمی دانند چه کسانی هستند.

استفن نایت در کتاب برادری خود میگوید:اکثر ماسونرها از طبقه 4 تا 33 خبر ندارند. زمانی که استفن نایت این کتاب را چاپ کرد.انگلیسی ها این کتاب را در قطعات وسیع خریداری کرده و از اتتشار ان جلوگیری کردند.و نایت 18 ماه بعد در سن 33 سالگی به قتل رسید.

نایت کسی است که رازهای ماسونری را در کتاب برادری خود فاش کرد.

در این رتبه و پله امکانات و مکانهای تفریحی زیادی ماننده کلوپ رماری وجود دارد و این کلوپ در جزیره برمودا به وفور یافت میشود.جزیره برمودا برخلاف تمام صحبت هایی که در موردش میشود مکان تفریحی ماسون هاست(جزیره برمودا در مدار عرض 33 و طول 66 درجه قرار دارد).

 

7.سلطه بر دارایی جهان:

انها میگویند تمام ثروت دنیا باید در اختیار ما باشد.

8.سلطه بر منابع جهان:

علت حمله به عراق:طبق امار ذخایر نفت برخی از کشورهای جهان در اینده به این شکل است:

امریکا و نروژ:10سال

کانادا:8سال

ایران:53سال

عربستان:55سال

امارات:75سال

کویت:116سال

عراق:526سال

حالا می فهمید که چرا امریکا به عراق حمله کرد؟

علت مخالفت با هسته ای شدن ایران:

به گفته انها کشورهای نفت خیز خدادادی نفت خیز بوده اند ولی کشورهای نفت خیز اینده را خودمان می سازیم.نفت اینده انرژی اتمی است.اگر ایران هسته ای شود کشورهایی دیگر برای تامین سوخت به ایران وابسته میشوند و ماسونرها  نمیتوانند این را قبول کنند.

9.سلطه بر جمعیت جهان:

بلژینسکی میگوید که باید دو سوم از جمعیت جهان نابود شود.به همین دلیل با استفاده ازراههای مختلف جمعیت جهان را مورد هجوم قرار دادند.اما راههای تسلط بر جمعیت جهان:

1.استفاده از بمب اتم(هیروشیما و ناکازاکی)

2.بیماری های واگیر دار:

انفولانزای نوع a:انفولانزا به هیچ وجه انطور که می گفتند همه گیر و کشنده نبود.دلیل رواج این بیماری این بود که مردم دنیا را برای فرستادن بیماری همه گیر و اصلی که فوق العاده کشنده و هولناک است اماده کنند تا مردم عکس العمل غیرمنتظره نشان ندهند.

نکته:یکی از نشانه های اخرالزمان همه گیرشدن بیماری هاست.

جالب است بدانید که یک شرکت در ایالات متحده برای فروش واکسن ضد انفولانزا 400.000.000.000 دلار درامد کسب کرد.

بیشترین متکلم را در دنیا زبان چینی دارد.طوری که 1.500.000نفر در دنیا به زبان چینی صحبت می کنند و از هر4 نفر در دنیا یک نفر چینی است.در چین یک کارگر در یک شرکت تولید شلوار لی در ازای 12 ساعت کار ماهانه  20دلار(20هزارتومان)دریافت می کند.یعنی دولت مردان در چین ناجوانمردانه مردم خود را له می کنند تا بازارهای جهانی را تصاحب کنند.

به همین دلیل در موسسه cdc امریکا یک بیماری را از نظر زیستی تغییر داده اند که روی یک ژن خاص اثر می گذارد این بیماری فقط چینی می کشد.اسم این طرح را بیولوژی تروریسم گذاشته اند.

10.سربازان پیاده نظام:

از هر حیله ای برای پیش بردن اهدافشان استفاده می کنند.یکی از این حیله ها این است.

توضیح:جمعیت یهودیان دردنیا به علاوه ماسون های مارانوس  30.000.0000 نفر است درحالی که جمعیت مسلمانان 1.200.000.000 است.

 2 درصد جمعیت ایالات متحده صاحب 80 درصد سرمایه امریکا است.

1.استفاده از ادیان(religions):

زمانی که وهابی ها به اعتقاد خودشان اگر 5 نفر شیعه بکشند به بهشت می روند و در کشورهای اسلامی بمب گذاری می کنند در حقیقت دستور فراماسون ها یا یهودیان را انجام داده اند و برای یهودیان حکم سرباز را دارند.

مردم عربستان با وجود یهودیان زیادی که در کشورشان وجو دارد.به محض شنیدن صدای اذان مغازه خود را باز می گذارد و نماز اول وقت به پا میدارد.

 

مفتی وهابی حکم میدهد که:

1.خون سیدحسن نصرالله و هرکسی که در تظاهرات علیه اسرائیل شعار بدهد مباح است.

 

2.خانه کعبه باید خراب شود و مجددا زیباتر ساخته شود.زیرا قرار است در کنار خانه کعبه برجی درست شود به نام قلعه شیطان که 72طبقه(72از اعداد مقدس فراماسون هاست) است و قرار است سایه اش برروی خانه توحید بیافتد.

توضیح:قلعه شیطان در میان غفلت و سرگردانی جهانیان کامل گردیده و سربازانی از طرف دولت عربستان شبانه روز مامو محافضت از ان هستند.

در زیر تصویر ابتدایی این برج را می بینید.

 

اما حالا به تصویر نهایی این برج دقت کنید.

 

3.خراب کردن مناره رمه جمرات:

همان طور که گفته شد مناره رمه جمرات در فراماسونری یک اسم دیگر دارد.در فراماسونری اسمش ابلیسک است و توسط فراماسون ها پرستیده می شود.

2.تحریف ادیان حقیقی:

دستور ایالات متحده به کشورهای اسلامی:

1.حذف جهاد از کتب درسی:

چون اگر جنبه های سلبی ادیان گرفته شود و کسی در مورد جهاد و نتیجه ان اطلاعی نداشته باشد فراماسون ها راحتر به اهدافشان میرسند زیرا جهاد برخلاف ادیان و فرقه های نوظهور دیگرجنبه سلبی دارد.در کویت و عربستان و پاکستان و ...انجام شد.

2.حذف شهادت از کتب درسی. در کشورهای اسلامی انجام شد.

زیرا باوجود این موارد نمیتواند برمردم مسلط باشد.نمیتواند به راحتی منابعی ماننده نفت را خارج کرد.

به نوعی دیگر اگر روحیه شهادت طلبی و ایثار را از ملتی بگیرند دیگر هیچ چیز ندارد.

3.حذف بسم الله الرحمن الرحیم از ابتدای سخنرانی ها:

چون مهمترین ویژگی بسم الله الرحمن الرحیم دورکردن شیطان است.

نکته:در اداره کل موساد مرکز گسترده استفاده از جن قرار دارد.

گبی اشبازی فرمانده ستاد مشترک اسرائیل میگوید:برای اولین بار در جنگ تموز(جنگ 33روزه) نتوانستیم فکر نظامی طرف مقابلمان را بخوانیم.چون خدا در کتاب اسمانی اش(قران) میفرماید:هرکس که به من ایمان داشته باشد از شر شیاطین محفوظ میماند.

مصاحبه گبی اشبازی و تمام اسناد مربوط به جنگ تموز و قدرت حزب الله در روزنامه های غربی از جمله جوز الم پست و هاارس چاپ گردیده است و کسی نمیتواند ان را کتمان کند.

3.استفاده از دولت ها:

1..سرویس های امنیتی:

به دستور انها سرویس های امنیتی  پژوهشگرها را از هر نقطه جهان که بخواهند می دزدند و پس از ازار و اذیت های فراوان و تهمت دیوانگی زدن به آنها به شکل نامشخص و نامعلومی به قتل میرسانند.

2.نیروی نظامی(gavrenments):

1.حمله به کشورها:به هر کشوری که بخواهد در مقابلشان ایستادگی کند دستور حمله میدهند.

2.پلیس.قضات کشور:هرکسی را که بخواهند محکوم می کنند و کسی هم حق اعتراض ندارد.

3.سیستم آموزشی(edo catoin):

سیستم اموزشی که توسط فراماسون ها طراحی گردیده است به گونه ای است که وقتی کسی وارد ان میشود به ناچار اومانیسم خارج میشود.امکان ندارد که اومانیسم بیرون نیاید.

کتاب هایی که در سیستم اموزشی(edo cation) ما تدریس میشود ترجمه شده همان کتب غربی است.

در این سیستم اموزشی که مثلا اسلامی است و بر اساس قوانین اسلامی طراحی شده است کسی که 4 کتاب نهج البلاغه و نصایح حضرت امام و معارف و قران را خوانده باشد و بتواند در امتحان این درسها نمره خوبی کسب کند مسلمان واقعی است وچیزهای دیگر او معیار نیست و فقط قبولی در این درسها مهم است.ایا اسلام واقعی این است؟ایا این همان سیستم اموزشی غربی نیست؟

 برای مثال در کتاب درامدی بر منابع جامعه شناسی علت عدم ازدواج پسر با مادر خود این است:پسر نمیتواند با مادر خود ازدواج کند زیرا بچه انها گیج میشود که چه کسی مادر است و چه کسی دایی است؟

ایا نگاه اسلام به ازدواج درون فامیلی این است؟

در این سیستم به ناچار اومانیسم بیرون می ایی.اختیاری از خود نداری.

در این سیستم اموزشی اهداف فراماسونری دنبال میشود ونه تنها در کشور ما بلکه در تمام دنیا این سیستم اهداف فراماسونری را به مردم دنیا دیکته می کند.

برای مثال:ایا زمانی که در دانشگاه استاد مشغول درس دادن است دانشجو می تواند با شنیدن صدای اذان جلسه را ترک کند؟

4.رسانه(media):چشم.گوش.

هر چیزی که رسانه بگوید را قبول می کنیم.زیرا قدرت تحلیل را از انسان می گیرند انسان دیگر انالیزور نیست.

از رسانه به بهترین وجه ممکن استفاده می کنند.عموم رسانه های دنیا توسط دولت های غربی اداره میشود.

انها می گویند:مردم انچا را فکر میکنند که ما میگوییم.

11بردگان همیشه بدهکار(debt slaves):با عرض معذرت جایگاه مارا در این پله و تحت عنوان   گوسفند و مرید خودشان تعریف کرده اند.

مراتبی که این برده ها باید طی کنند.

1.تولد(birth).

2.مدرسه(school).

3.آرزو و ایده ال(labour).

نکته:نهایتا عضو یک کارخانه بزرگ میشود و به ارزویش میرسد.ولی هم زمان ورود و هم زمان خروج باید کارت بکشد.

یعنی در هر صورت بنده و برده طبقه مرفه یا ممتاز است.

4.پرداخت مالیات(taxes).

5.بدهکار(debts).

6.چرخه بازنشستگی و مرگ(ritirment cycle).

سوال:آیا این نحوه ی زندگی با نحوه ی زندگی گوسفند تفاوتی دارد؟

جایگاه عبادت در این چرخه کجاست؟

عبادتی که اصل است و تمام اینها فرع بودند تبدیل به فرع شده است و اصل از بین رفته است.دیگر جایی برای خدا نیست.

میچل میگوید:150 سال است که خدا در اروپا مرده است.

مراحل فریب انسان و حذف خدا از زندگی وی توسط شیطان:

ان چیزی که ابتدا در اروپا شکل گرفت.حاکمیت خدا بود.

بعد از ان فلسفه دئیسم

(deism)

وارد شد.این فلسفه میگوید که من خدا را قبول دارم زیرا نشانه هایش را میبینم.

نکته:اول حاکمیت مطلق خدا بود.پس از ان پرستش خدا به دلیل نشانه هایش ایجاد شد.

برای دیدن نشانه های خدا احتیاج به لمس کردن بود و اینکار توسط عناصر 5 گانه حسی انجام میشود که این باعث ایجاد فلسفه بعدی با نام امپریالیسم شد.

در این فلسفه گفته میشود که من خدا را تاهرجا ببینم قبول دارم.و زمانی که ان را نمی بینم و نمی شنوم پس وجود ندارد.محوریت از خدا به انسان تغییر کرد که باعث ایجاد اومانیسم شد.

پس از مدتی اومانیسم به اگوئیسم(خودم)تبدیل شد.

اومانیسم ها میگویند انسان نباید دزدی کند زیرا اگر دزدی کند.دزدی باب میشود و پس از رواج ان از خانه خود انسان نیز دزدی میشود.ولی اگر خانه خود انسان کاملا ایمن باشد و کسی نتواند از ان دزدی کند.او میتواند دزدی کند.

چرا امریکا امروزه با خیال راحت و با ارامش خیال به هر کشوری که میخواهد حمله میکند؟زیرا مطمئن است که هیچ کشوری توان حمله به امریکا را ندارد.

بعداز این بحث فلسفه س اگوسنتریسم(فقط خود خودم)مطرح شد.

انتوان لاوی در 13 بند انجیل شسطان خود اورده است که هر وقت کسی وارد خانه تو شد و تو از او خوشت نیامد اورا از خانه بیرون کن زیرا ثانیه های که می گذرد تو باید لذت ببری و نباید زجر بکشی زیرا اخرتی وجود ندارد.

بعد از این بحث سیطنیسم بوجود آمد(شیطان پرستی).از سال 2000 تا 2010 را دهه ی سیطنیسم نامیدند.

زمانی که انسان از کلمه من استفاده کرد(نقطه ضعف انسان) شیطان براو چیره شد.خود شیطان نیز زمانی که از کلمه من استفاده کرد رانده شد.

 


تاریخ : 1 / 6 / 1396
بازدید : 246
نویسنده : sharef zadeh

 (بسم الله الرحمن الرحیم)
بسياري از ايده ‏‏هاي صهيونيست‏‏هاي مسيحي ـ که اعتقاد به قدرت ها و نیروهای شگرف شیطان، بخش مشترک این ایده ها با شیطان پرستان است ـ در اشعار سران متال به روشني به چشم مي‏‏ خورد و عقيده در مورد قدرت بي‏‏ نظير شيطان در آخرالزمان درآن موج مي‏‏ زند.

 

رابطه تنگاتنگ برخی موسیقی ها با شیطان پرستی

 

 

تاکنون موسیقی متال و زیر شاخه های این سبک، خدمت شایانی به جریان شیطانی نموده است.

 

سبک متال به علت ظرفیت بالا و همخوانی و سنخیت بالایی که با سنت ها و آداب شیطانی دارد، توانسته است در انتقال مفاهیم شیطانی و رضایت بخش جلوه دادنِ مرام شیطان، چهره موفقی از خود به نمایش گذارد.


 

از نقطه نظر محتوا و مضمون، ابتذال و خشونت جزء لاينفك درون مایه های ترانه‌هاي شیطانی است؛ یعنی مضامینی که حول محورهاي بي‌پروايي جنسي، القاء ترس در ذهن و جان دیگران و ضدیت با آموزه های وحیانی و الهی مي‌چرخد.


پاره ای از گروه های موسیقی مشهور، با شيطان‌پرستی ارتباطي ناگسستني دارند؛ به گونه ای که بعضی از سران این گروه ها به دلايلي، نظير جنون جنسي، تجاوز به عنف، كتك كاري و افراط در مشروب‌خواري چند وقتي را پشت ميله‌هاي زندان گذرانده‌اند.

 

مرلین منسون ـ كه نام حقيقي او ، Brian Hugh Warner است ـ يك موسيقي دان و رهبر گروه Marilyn Manson مي باشد.


وی تاکنون در قالب اشعار شیطانی و خشن و ضد دین در رواج شیطان گرایی نقش موثری داشته است. مضامین ضد مسیح و پاره کردن انجیل در هنگام اجرای کنسرت و خطابش به جمعيت که با صداي سنگين و خشكيده فرياد می زد:‌ «اين است خداي شما» در مورد وی مشهور است. اعتقاد به بي‌اعتقادي و اعتقاد به پوچي و دعوت به پوچ گرایی پیام کلیپ های منسون است.


ترانه های گروه منووار ـ که در زمان اصلاحات در ایران ترجمه، چاپ و منتشر شد ـ چنان به مضامین خشن پرداخته که ترویج و نشر آلبوم های این گروه در بسیاری از کشورها ممنوع گردیده است. درون مایه اشعار این گروه، اباحی گری، هنجار شکنی، قانون گریزی، تعرض به سنت ها، وهن مذهب و مقدسات است. سوغات این گروه ممنوعه كه به صراحت داعيه « شيطان پرستي » دارند؛ آثار مخرب روانی و آسیب های متعدد اجتماعی برای جوانان بوده است.


بسياري از ايده ‏‏هاي صهيونيست‏‏هاي مسيحي ـ که اعتقاد به قدرت ها و نیروهای شگرف شیطان، بخش مشترک این ایده ها با شیطان پرستان است ـ در اشعار سران متال به روشني به چشم مي‏‏ خورد و عقيده در مورد قدرت بي‏‏ نظير شيطان در آخرالزمان درآن موج مي‏‏ زند.


در صحيفه حزقيال نبي در مورد آخرالزمان و آرماگدون آمده است: «باران‏‏هاي سيل آسا و تگرگ‏‏هاي سخت آتش تکان ‏‏هاي سختي در زمين پديد خواهد آورد که کوه ها سرنگون خواهند شد و زمين منهدم مي ‏‏‏‏شود.»


مکان وقوع اين جنگ در صحراي «مگيد» و در شمال اسرائيل و کرانه غربي رود اردن است که به پيش بيني صهيونيست‏‏هاي مسيحي اين جنگ ميان نيروهاي خير(يهوديان) و نيروهاي شهر (مسلمانان) رخ مي‏‏ دهد و به همه دنيا کشيده مي-شود.( ديويد هاوري، مسيحيت، ترجمه عبدالرحيم اردستاني، مرکز مطالعات اديان قم، ص 38 تا 55)

 

شاعر مشهور متال، اريک آدامز در البوم سلاطين فلزي آورده است:
« زمين با آتش در آميخته مي‏‏ شود.
در جنگ آرماگدون ابتدا ترو مپت ها به صدا در مي‏‏آيند.
و سپس تگرگ، آتش و خون بر تخت سلطنت شيطان فرو مي‏‏ ريزد.
موي او همانند جامه‏‏ايی که حقيقت را پنهان مي‏‏ کند سفيد است و چشمانش همانند آذرخش مي‏‏ درخشد.»( سلاطين فلزي، منووار، اريک آدامز، انتشارات دژ، ص 113)


در ترانه‌هاي «بلك سبث»، ایده های انتوان لاوی در باب سیطره شیطان بر جهان و انفعال خدا؛ به صورت واضح و صریح انعکاس یافته است؛ چنان که انکار معاد و رستاخیز و سخره گرفتن جهان پس از مرگ ـ که در نوشته های لاوی به صورت برجسته ای مورد تاکید قرار گرفته است ـ در این شعر منعکس گردیده است:


«....چه معبودي است اين كه مي‌ايستد و گريه‌هاي مردمش را گوش مي‌دهد و كاري نمي‌كند؟
كدام دست به اعتراض بلند خواهد شد، در حالي كه مُردن مردم را مي‌بيند؟
اين چه‌گونه زندگي است؟ چه آينده‌اي در انتظارمان است؟
آه، آه، اين نتيجه اشتباهات‌مان است ».
و
«... دنياي فاني كم‌كم ما را نابود مي‌كند؛
فكر نمي‌كنم هيچ خدايي اكنون بتواند رستگارمان سازد؛
رستاخيز همين‌جاست؛
فردايي وجود نخواهد داشت؛
اي عيسي! پرسش‌هاي ما،
گويي هيچ‌گاه شنيده نشده‌اند.
... آيا به راستي بهشت و دوزخي وجود دارد؟
به من بگو كه آيا آن بالا خدايي وجود ندارد؟!... »( شب را ورق بزن ص 266 ـ 268)

 

یا در مجموعه «قوم محزون» چنین آمده است:
« ... ايستاده‌ام اينجا و تمام ايمانم را از دست داده‌ام؛
زندگي دوباره ممكن است دروغ باشد!
اما زندگي كنوني‌ام نيز ارزش درد كشيدن ندارد ... »( قوم محزون، نشر مس ص 98)

 

عبارات بالا دقیقا مضمون بندهایی از کتاب انجیل شیطانی لاوی است که در قالب موزون ریخته شده است. این در حالی است كه مروجین و مترجمین ترانه‌هاي اين گروه در کشور، سعی می کنند محتوای اشعار اين گروه را «ضدجنگ» معرفي كند که بتوانند آن را با ارزش های دینی و فرهنگ بومی سازگار نشان دهند.


« ديو ماستين »‌ که در اعتراض به انجام حركات وحشيانه متاليكا بر روي سن در هنگام اجراي كنسرت از اعضاي گروه جدا شد و گروه « مگادث » را شكل داد؛ در مصاحبه ای با اظهار تنفر شديد از متاليكا مي‌گويد : « ... من در كثافت غوطه مي‌خوردم . وقتي جيمز هتفيلد سر خفاش زنده را با دندان جدا مي كرد و خونش را مي‌مكيد ، مي‌خواستم همان‌جا روي سن بالا بياورم .... »

 

در جای دیگر آمده است: « .... متولد مي‌شود از دوزخ
قدرت برتر شيطان
تا ويران كنند محراب كليسا را
و كشتار كند آنان را كه مسيحي متولد مي‌شوند
كليساها ويران مي‌شوند
صليب‌ها مي‌شكنند
او مي‌خندد در ميان كفر
گويي كه در سرزمين مرگ است
... و آخرين نبرد آغاز مي‌شود
ضدمسيح و اهريمن
فرشتگان و خدا مي‌جنگند
ضدمسيح! .."( قوم محزون ، نشر مس ص 18 و 20)

 

نتیجه این که نه فقط در متال بلکه در شاخه های دیگر موسیقی، هم از جهت محتوا و مضمون و هم از جهت شکل و قالب، آن چه تبلیغ می شود آیین شیطان پرستی و مرام شیطانی است. اگر هم به شیطان و آیین شیطان پرستی تصریح نگردد، به آموزه های این مرام پرداخته می شود. که البته باید توجه داشت آن چه برای شیطان مهم است نام و رسم و آوازه او نیست، بلکه ایده ها و مرام و منش شیطانی برای شیطان مهم تر است.

 

  • منبع: شهید آوینی

تاریخ : 1 / 6 / 1396
بازدید : 206
نویسنده : sharef zadeh

 

بسم الله الرحمن الرحیم

اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَكَةٍ زَيْتُونِةٍ لَّا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَن يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ

خدا نور آسمانها و زمين است مثل نور او چون چراغدانى است كه در آن چراغى و آن چراغ در شيشه‏اى است آن شيشه گويى اخترى درخشان است كه از درخت‏ خجسته زيتونى كه نه شرقى است و نه غربى افروخته مى‏شود نزديك است كه روغنش هر چند بدان آتشى نرسيده باشد روشنى بخشد روشنى بر روى روشنى است‏ خدا هر كه را بخواهد با نور خويش هدايت مى‏كند و اين مثلها را خدا براى مردم مى‏زند و خدا به هر چيزى داناست

الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ وَعِندَ الَّذِينَ آمَنُوا كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ

کسانى كه در باره آيات خدا بدون حجتى كه براى آنان آمده باشد مجادله مى‏كنند [اين ستيزه] در نزد خدا و نزد كسانى كه ايمان آورده‏اند [مايه] عداوت بزرگى است اين گونه خدا بر دل هر متكبر و زورگويى مهر مى‏نهد

 


 

این چشم جهان بین همان چشم هوروس  Horus خدای مصری است.

در مطالب قبلی در باره هوروس توضیح دادم. این چشم همان چشمی است که در مجسمه بودا آن را می یابید… چشم سوم علامتی که هندو ها بین دو ابروی خود قرار می دهند ،نمادی از این چشم سوم است . چشم شیوا.

چشم برزخی.

هرم نماد انسانی است که در حال مدیتیشن است و چشم روی هرم به معنی گشوده شدن چشم سوم است.

در اینجا سنگ نهایی هرم که با آن هرم کامل می شود Capstone یا Keystone هرم است.شاه کلید سنگهای هرم و ،نمادی از مغز است. وقتی که هرم کامل شد و سنگ نهایی بر سر جایش قرار گرفت،مغز شما به اوج توانایی خود می رسد.مغز شما با غده صنوبری Pineal Gland به اتحاد می رسد.

خوب بحث طلسم را تا همین جا داشته باشید تا بعد به آن باز گردیم. اینجا لازم می دانم تا کمی درباره غده صنوبری Pineal Gland که در مغز ما انسانها قرار دارد کمی توضیح دهم تا باز به مبحث طلسم بازگردیم.

غدد اصلی که سیستم درون ریز بدن انسان را تشکیل می دهد، غده هیپوتالاموس، هیپوفیز، تیروئید، پاراتیروئید، آدرنال، جسم صنوبری و غدد تناسلی می باشد که شامل تخمدان ها و بیضه هاست. جسم صنوبری که غده صنوبری نیز نامیده می شود، در وسط مغز قرار گرفته است.

(در پرانتز:در تصاویر بالا به آرایش موهای مجسمه و شباهت آن با مجسمه میوه درخت صنوبر(در واتیکان) دقت کنید.در ضمن به آن دو طاووس که از آن میوه محافظت می کنند دقت کنید.کسانی که با اسطوره ها و نمادشناسی آشنا هستند،معنی طاووس و ملک طاووس(دربان بهشت) که ابلیس با فریفتن آن وارد بهشت شد را می فهمند.جالب اینجاست که ابلیس به شکل مار به بهشت وارد شد و آدم و حوا را فریفت.مار را هم خواهید دید.)  این غده ملاتونین ترشح می کند، هورمونی که چرخه خواب-بیداری را تنظیم می کند.    غده صنوبری اخرین غده درون ریز بوده که که نقش و کاربرد ان کشف شده است . ومحل در مغز عمیق است و ظاهرا نشان دهنده اهمیت ان است.عده ای بر این باورند که این غده که دقیقا از نظر جغرافیایی در مرکز مغز انسان قرار دارد ،همان چشم سوم یا چشم برزخی انسان است.

من در اینجا قصد رد کردن و یا تائید کردن این قضیه را ندارم.ولی آنچه برایم مسلم شده این است که در باره این غده حقایقی وجود دارد.حقایقی که از زمان سومریان و مصریان افرادی به آن دست پیدا کرده بوده اند. آنها  اعتفاد دارند که با فعال شدن این غده در مغز دریچه ای جدید بروی شهود انسان از اطرافش گشوده می شود.فعال شدن این غده را برخی به همان چشم سومی تعبیر کرده اند که در مجسمه های بودا مشاهده می کنید.در یوگای هندی به این چشم سوم (اجنا) می گویند.با فعال شدن آن انسان توانایی تله پاتیک عمیقی را پیدا می کند.

رنه دکارت فیلسوف معروف آن را خانه روح نام نهاده است. چیزی که مشخص است این است که گروهی به دانش فعال سازی این غده دست پیدا کرده بوده اند و از زمان باستان از این توانایی جادویی استفاده های فراوان برده اند.و تا جایی پیش رفتند که این نیرو را به جای خداوند فرض کردند و به پرستش او پرداختند.

گمان می کنم تا حدودی با ریشه های مشترک آئین های شرک آلود سومری،مصری،یونانی،هندی،بودایی و …آشنا شده باشید.چیزی که عجیب است این است که تمامی آنها از این غده حرف می زنند. که البته این حقیقت برای عامه مردم مخفی است و تنها کسانی به راز آن پی خواهند برد که به نمادها آشنا باشند و توانایی گشودن رمز و Decode کردن آن را داشته باشند.پس تا زمانی که این قضیه مخفی است ،اگر کسی از این نیروی درونی استفاده کند در نگاه دیگران حکم یک جادوگر و معجزه گر را دارد.

در عرفان های هندی و یوگا از نیرویی و انرژی صحبت می شود به نام کندالینی : از دید آنها ،کندالینی Kundalini (کندالینی نیرویی روحانی و کیهانی است که به صورت حلقه شده در تمام انسانها بصورت وارونه در دهانه سوشومنا نیدی قرار گرفته است. کندالینی آگاهی خالص، رهایی و دانش است.) از دیدگاه آنان وقتی که این انرژی ذخیره شده (که آن را به صورت و نماد دو مار نشان می دهند)،حرکت خود را در بدن به سمت بالا و به تدریج انجام می دهد وفتی که در این مسیر تمام چاکراهای خفته و عیر فعال را بیدار کرده و فعال کرد،نهایتا به چاکرای ششم می رسد. و آن چاکرا همان غده صنوبری یا چشم سوم است.

با فعال شدن این غده رویداد عجیب و منحصر بفردی در بدن اتفاق می افتد.و آن این است که شما ماورای فضا و زمان را در حالیکه هنوز خود در فضا و زمان هستید می بینید.  واین پدیده یک دروازه ستاره ای است.یک StarGate.

آنچه که از طریق آنها ادعا می شود این است که شما با افزایش فرکانس ارتعاشات خود خواهید توانست تا این غده را فعال کنید و برای افزایش ارتعاشات باید مدیتیشن کنید. (خوانندگان ماجراجو لطفا مراقب باشند) بهترین جا برای مدیتیشن از نظر آنان زیر یک هرم است.زیرا هرم به خاطر ساختار خاص هندسی خود بیشترین مقدار از انرژی کیهانی را دربافت کرده و کالبد شما را با آن شارژ می کند.و با این کار شما فرکانس ارتعاشات خود را طی چند مرحله رزونانس آنچنان افزایش می دهید که هم فرکانس با ارتعاشان موجود در غده صنوبری شوید.و دروازه ستاره ای را می گشایید. البته اگر این هرم ها در محل تقاطع خطوط انتقال انرژی زمین قرار گرفته باشند،بیشترین اثر مشاهده می شود.

من تا اینجای قضیه مشکلی ندارم.مسئله اینجاست که شما خواهید توانست دروازه ها را بگشایید.و دید شما ماورای فضا و زمان را خواهد دید.حتما موجودات ماورایی را ملاقات خواهید کرد ولی کدام موجودات را؟؟!! ادعای من این است که شما با شیاطین و اجنه ارتباط برقرار خواهید کرد. آنچه که در طول تاریخ آنها در لژهای مخفی خود آن را بارها و بارها انجام داده اند. حالا شاید متوجه شده باشید که ساختمانهای هرمی چه نقش کلیدی در این پدیده ایفا می کنند. شاید بد نیاشد که بدانید همان گونه که چشم سوم (غده صنوبری)Pineal Gland در مرکز جغرافیای مغز ما قرار دارد .اهرام مصر در مرکز جغرافیای انرژی کیهانی در زمین قرار گرفته است. وتمام شهرهای ساخت فراماسون ها و تمام لژهای آنان روی این خطوط و مخصوصا محل تقاطع این خطوط قرار گرفته اند. ومصریان باستان و فراعنه به دروازه های ستاره ای دست یافته بودند.


 

 

وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا هَامَانُ ابْنِ لِي صَرْحًا لَّعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْبَابَ*

أَسْبَابَ السَّمَاوَاتِ فَأَطَّلِعَ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ كَاذِبًا وَكَذَلِكَ زُيِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ وَصُدَّ عَنِ السَّبِيلِ وَمَا كَيْدُ فِرْعَوْنَ إِلَّا فِي تَبَابٍ*

و فرعون گفت:ای هامان! برای من کاخی بلند بساز تا به آن درها دست یابم*

درهای آسمانها،تا از خدای موسی آگاه شوم.من او را دروغگو می پندارم.

اینچنین عمل زشت فرعون در نظرش آراسته شد و زیبا جلوه نمود و از راه حق بازداشته شد.و مکر و تدبیر فرعون جز به کار هلاکش نیامد.

 


 

برمی گردیم به جناب الیستر کرولی یا همان جادوگر عصر مدرن:

همانطور که در قسمتهای قبل دروازه های ستاره ای توضیح دادم ،به این نکته اشاره شد که او موفق شد تا با انجام مناسک جادویی خویش دروازه های ستاره ای را در هرم گیزا در مصر بگشاید. او موجودی را رویت کرد به نام Aiwas . او از قیافه او تصویری کشید.او برای این شیطان نماد و مهری را کشید .که در تصویر مشاهده می کنید.در این طلسم به خوبی حروف OZ را مشاهده می کنید.

نمی دانم،شاید شما در کودکی فیلم یا کارتون جادوگر شهر OZ را دیده باشید.در این فیلم چهره این جن به خوبی نمایش داده شده است.من توصیه می کنم تا حتما این فیلم را ببینید و آنگاه از آنچه که امروزه در اطرافتان اتفاق می افتد شوکه شوید.(حادثه ۱۱ سپتامبر را ببینید)

یک جن در هرم گیزا توسط کرولی ظاهر شد. این اتفاق در روزهای ۸،۹،۱۰ آوریل سال ۱۹۰۴ میلادی افتاد.این جن به آلیستر کرولی گفت که او کاهن و مشاور خدای مصری  Hoor-pa-Kraat  است.هور پا کارات نمادی و تجسمی از خدای مصر باستان حوروسHorus است .یک شیطان که شباهت فوق العاده عجیبی به آنچه از تصاویر بیگانه های فضایی در ذهن دارید،داشت.

البته آلیستر کرولی برای زیارت این موجود زحمت خیلی زیادی کشید.این اجنه برای نشان دادن خود رونما می خواهند.مثلا آنها خیلی به خون و خون ریختن علاقمندند.اگر این خونریزی همراه با اعمال شنیع (س/ک/س/ی) همراه باشد،صد البته اثری چند برابر خواهد داشت.آلیستر کرولی سالیان زیادی را صرف اینگونه فعالیتها کرد.او شنیع ترین و وحشتناکترین اعمالی را که در تصور من و شما می گنجد انجام داد که البته من شرم دارم و معذورم که آنها را بیان کنم.


 

یا ايُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ وَمَن يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَا مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَن يَشَاءُ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد پاى از پى گامهاى شيطان منهيد و هر كس پاى بر جاى گامهاى شيطان نهد [بداند كه] او به زشتكارى و ناپسند وامى‏دارد و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود هرگز هيچ كس از شما پاك نمى‏شد ولى [اين] خداست كه هر كس را بخواهد پاك مى‏گرداند و خدا[ست كه] شنواى داناست


 

او به آلیستر کرولی گفت که او رسالت دارد تا پیام این خدا را برای انسانها برساند و آغاز عصر جدید بشریت و قرن جدید انسانها را به آنها اعلام کند.(آری آنچه که تا به آن روز مخفی بود،توسط کرولی علنی شد) Aiwas سه بخش از کتابی را که بعدها به کتاب قانون The Book Of Lawمشهور شد،به آلیستر کرولی دیکته کرد.این کتاب نقشه راه رسیدن به این عصر جدید را افشا می کرد.یک سلطنت دو هزار ساله.عصری پر از خون و آتش . مملو ازجنگ و کشت و کشتار.عصری با آزادی ها و ولنگاریهای بی مانند.عصری با هرج و مرج و آشوب لجام گسیخته.عصری دقیقا مشابه آنچه که امروز من و شما در آن زندگی می کنیم. پس از این ملاقات شوم بود که دنیا به آتش کشیده شد تا این شیاطین از خون و خون ریزی سیراب و سرمست شوند..من مدارکی را در اختیار دارد که ارتباط تک تک این افراد جنگ سالار با آلیستر کرولی را ثابت می کند.

و دنیا با سرعت دیوانه بار و جنون آمیزی به سمت بی بند و باری و ولنگاری و ابتذال پیش رفت:مطرح شدن گروه موسیقی BEATLES  با آوردن آنها از انگلیس به آمریکا و شیوع مصرف مواد مخدر و توهم زا و جنبش هیپی ها و جنبش همجنسبازان و … تا به امروز


فلسفه حاکم بر این کتاب بعدها به Law of Thelema مشهور شد. Thelema یک لغت یونانی است به معنی (خواهش Will)(خواهش حقیقی True Will)، این فلسفه هسته مرکزی فلسفه آلیستر کرولی را تشکیل می دهد. اینکه هر چه که نفس آن را می خواهد روا است.نفست را با اجرای خواهشهایش شاد کن و سیراب. همان فلسفه ای که دکتر آنتوان لوی Anton Szandor LaVey برپایه این فلسفه کلیسای خود را بنیان نهاد.

کلیسای شیطان پرستان.

دوستان من در ذهن خود آنچه را که از شیطان پرستان دارید به دور بریزید. همه کار آنان خالکوبی بروی چشم و ابرو و خون خوردن و … اینجور حرفها نیست.

گرچه انتهای کار آنان به جایی فجیع تر منتهی می شود. ولی حرف اصلی آنان چیز دیگریست.آنان می گویند.(آنچه که تو دوست داری،آن درست است) این امیال توست که ارزش دارد.نفست را با رساندن به این امیال سیراب کن. آنگاه معجزه ها را مشاهده کن دقیقا نعل به نعل آنچه که در کتاب راز Secret می خوانید. دقیقا آنچه که از دموکراسی در ذهنمان جا داده اند. آنها می گویند آنچه میل اکثر مردم است حق است.آنچه که دوست داری انجام ده. هر جور که دوست داری زندگی کن. هر عرفانی را که دوست داری همان راه توست. (به عدد انسانهای روی زمین راه برای رسیدن به خدا هست). این بزرگترین دروغ شیطان است.

دوست من حتی اگر امروز همه ما در یک همه پرسی شرکت کنیم و به نبود خدا رای دهیم… ولی بدان باز خدا هست.و راه او فقط یکی است راه راست.  از تانترا یوگا و گروپ س ک س به خدا راهی نیست.این راه رو به جهنم است. راه نجات در درون ماست در مرکز جغرافیای وجودمان…در مرکز نه در شرق تو….. و نه در غرب تو…آن نور ،نور خداست، آن نور نور علی نور است.


به وبلاگ من خوش آمدید

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان شعبه 2 روانشناسی و... و آدرس sina95.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 916
بازدید دیروز : 9850
بازدید هفته : 916
بازدید ماه : 17794
بازدید کل : 1353483
تعداد مطالب : 2955
تعداد نظرات : 52
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


RSS

Powered By
loxblog.Com